از همه رنگ

از هر چي ميخواي بيا جلو


وصیت نامه داریوش كبیر


وصیت نامه داریوش كبیر

اینک كه من از دنیا می روم، بیست و پنج كشور جز امپراتوری ایران است و در تمامی این كشورها پول ایران رواج دارد و ایرانیان درآن كشورها دارای احترام هستند و مردم آن كشورها نیز در ایران دارای احترامند، جانشین من خشایارشا باید مثل من در حفظ این كشورها كوشا باشد و راه نگهداری این كشورها این است كه در امور داخلی آن ها مداخله نكند و مذهب و شعائر آنان را محترم شمرد .
اكنون كه من از این دنیا می روم تو دوازده كرور دریک زر در خزانه داری و این زر یكی از اركان قدرت تو می باشد، زیرا قدرت پادشاه فقط به شمشیر نیست بلكه به ثروت نیز هست. البته به خاطر داشته باش تو باید به این حزانه بیفزایی نه این كه از آن بكاهی، من نمی گویم كه در مواقع ضروری از آن برداشت نكن، زیرا قاعده این زر در خزانه آن است كه هنگام ضرورت از آن برداشت كنند، اما در اولین فرصت آن چه برداشتی به خزانه بر گردان


ادامه مطلب
نويسنده: rad | تاريخ: چهار شنبه 23 فروردين 1398برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

طنز اجتماعی!

طنز اجتماعی!

 

یه استاد داشتیم هر سری می آمد سر کلاس به دخترا تیکه می انداخت. یه بار دخترا تصمیم می گیرن با اولین تیکه ای که انداخت از کلاس برن بیرون. قضیه به گوش استاد می رسه. جلسه بعد یه کم دیر میاد سر کلاس، می گه از انقلاب داشتم می آمدم دیدم یه صف طولانی از دخترا تشکیل شده رفتم جلو پرسیدم، گفتن با کارت دانشجویی شوهر می دن! دخترا پا می شن برن بیرون، استاده می گه کجا می رید؟ وقتش تموم شد، تا ساعت 10 بود!

 

نويسنده: rad | تاريخ: یک شنبه 27 فروردين 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

نـــام و تــــبار کـــــورش کـــبیر

نـــام و تــــبار کـــــورش کـــبیر

 

 

 

تبار کوروش از جانب پدرش به پارس‌ها می‌رسد که برای چند نسل بر انشان(شمال خوزستان کنونی)، در جنوب غربی ایران، حکومت کرده بودند. کوروش درباره خاندانش بر سفالینهٔ استوانه شکلی محل حکومت آن‌ها را نقش کرده‌است. بنیانگذار سلسلهٔ هخامنشی، شاه هخامنش انشان بوده که در حدود ۷۰۰ می‌زیست

 


ادامه مطلب
نويسنده: rad | تاريخ: چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

فرشته مهربان و هيزم شكن راستگو

فرشته مهربان و هیزم شکن راستگو

 

 

روزی، وقتی هیزم شكنی مشغول قطع كردن یه شاخه درخت بالای رودخونه بود، تبرش افتاد تو رودخونه.
وقتی در حال گریه كردن بود یه فرشته اومد و ازش پرسید: چرا گریه می كنی؟
هیزم شكن گفت كه تبرم توی رودخونه افتاده. فرشته رفت و با یه تبر طلایی برگشت. " آیا این تبر توست؟" هیزم شكن جواب داد: " نه.

 


ادامه مطلب
نويسنده: rad | تاريخ: چهار شنبه 23 فروردين 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |